آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Chairlift

ˈtʃerlɪft ˈtʃerlɪft ˈtʃeəlɪft ˈtʃeəlɪft

معنی chairlift

noun

تله‌سیژ، تخت روان، صندلی متحرک که اسکی‌بازان را به بالای کوه می‌برد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد chairlift

  1. noun a ski lift on which riders (skiers or sightseers) are seated and carried up or down a mountainside; seats are hung from an endless overhead cable
    Synonyms:
    chair-lift

ارجاع به لغت chairlift

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chairlift» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chairlift

لغات نزدیک chairlift

پیشنهاد بهبود معانی