۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Chairman

ˈtʃermən ˈtʃeəmən

شکل جمع:

chairmen

توضیحات:

همچنین می‌توان از chairperson و chair به‌جای chairman استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

مدیر، رئیس (جلسه، هیئت‌مدیره، سازمان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

As chairman, he has the final say on company policy.

به‌عنوان رئیس، نظر نهایی درباره‌ی سیاست‌های شرکت با اوست.

She served as chairman of the committee for two years.

او به مدت دو سال ریاست کمیته را برعهده داشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

chairman of the board

رئیس هیئت مدیره

chairman of the history department

رئیس بخش تاریخ (دانشگاه)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chairman

  1. noun authority
    Synonyms:
    leader director president principal administrator captain chair chairperson chairwoman speaker spokesman moderator monitor introducer presider prolocutor toastmaster

سوال‌های رایج chairman

شکل جمع chairman چی میشه؟

شکل جمع chairman در زبان انگلیسی chairmen است.

ارجاع به لغت chairman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chairman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chairman

لغات نزدیک chairman

پیشنهاد بهبود معانی