شکل جمع:
presidents(با حرف بزرگ) رئیسجمهور، پرزیدنت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
the President of France
رئیسجمهور فرانسه
President Ford
پرزیدنت فورد
(مدرسه، کالج و غیره) رئیس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the president of the University of Iowa
رئیس دانشگاه آیووا
(بانک و شرکت و غیره) رئیس، رئیس کل
the president of our company
رئیس شرکت ما
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «president» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/president