فرمانده کل قوا، سر فرمانده، سپهسالار، (آمریکا) رئیس جمهور
فرمانده (عملیات رزمی ویژه یا جبههی بهخصوصی از نبرد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He replaced Rommel as the commander in chief of the western front.
او بهجای رمل فرمانده جبههی باختر شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «commander in chief» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/commander in chief