فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Chickenshit

ˈtʃɪkənʃɪt ˈtʃɪkənʃɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun adjective
    فضله‌ی مرغ، سرگین ماکیان
  • noun adjective
    (عامیانه) کم‌اهمیت، جزئی
  • adjective noun
    ترسو، بزدل
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت chickenshit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chickenshit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chickenshit

لغات نزدیک chickenshit

پیشنهاد بهبود معانی