فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Chickenshit

ˈtʃɪkənʃɪt ˈtʃɪkənʃɪt

معنی‌ها

noun adjective

فضله‌ی مرغ، سرگین ماکیان

noun adjective

(عامیانه) کم‌اهمیت، جزئی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
adjective noun

ترسو، بزدل

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت chickenshit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chickenshit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chickenshit

لغات نزدیک chickenshit

پیشنهاد بهبود معانی