امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Chickpea

ˈtʃɪkpiː ˈtʃɪkpiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نخود، خلر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chickpea

  1. noun Large white roundish Asiatic legume; usually dried
    Synonyms:
    garbanzo
  1. noun Asiatic herb cultivated for its short pods with one or two edible seeds
    Synonyms:
    chickpea plant Egyptian pea Cicer arietinum

ارجاع به لغت chickpea

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chickpea» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chickpea

لغات نزدیک chickpea

پیشنهاد بهبود معانی