فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Circumambulate

sɜːrkəmˈæmbjəˌˌleɪt ˌsɜːkəmˈæmbjʊleɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - intransitive adverb
    دور چیزی گردیدن، به دور چیزی گشتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت circumambulate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «circumambulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/circumambulate

لغات نزدیک circumambulate

پیشنهاد بهبود معانی