فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cirrose

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    ( cirrate =) مژه‌دار، تاژک‌دار، مضرس، دندانه‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cirrose

  1. adjective
    Synonyms: cloud-flecked, cumuliform, cumulous
  2. noun
    Synonyms: castellatus, mammatus

ارجاع به لغت cirrose

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cirrose» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cirrose

لغات نزدیک cirrose

پیشنهاد بهبود معانی