فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Come To A Standstill

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

متوقف شدن، از حرکت ایستادن، به بن بست رسیدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The traffic came to a standstill due to the accident.

ترافیک به دلیل تصادف متوقف شد.

Negotiations have come to a standstill.

مذاکرات به بن بست رسیده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت come to a standstill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «come to a standstill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/come-to-a-standstill

لغات نزدیک come to a standstill

پیشنهاد بهبود معانی