فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Compander

توضیحات:

به این شکل نیز نوشته می‌شود: compandor

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(مخابرات) فشرگستر (سامانه‏‌ای که نشانک/ سیگنال را در فرستنده فشرده و در گیرنده باز می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The audio engineer adjusted the settings on the compander to reduce the dynamic range of the recording.

این مهندس صدا تنظیمات را در فشرگستر تنظیم کرد تا دامنه‌ی دینامیکی ضبط را کاهش دهد.

The compandor is a useful device for compressing and expanding audio signals.

فشرگستر ابزاری مفید برای فشرده‌سازی و گسترش سیگنال‌های صوتی است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت compander

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compander» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/compander

لغات نزدیک compander

پیشنهاد بهبود معانی