زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Compression

kəmˈpreʃn̩ kəmˈpreʃn̩

شکل جمع:

compressions

معنی compression | جمله با compression

noun

تراکم، متراکم‌سازی

noun

به‌هم‌فشردگی، تراکم، اختصار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the compression of air by the piston

فشرده شدن هوا توسط پیستون

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد compression

  1. noun condensation
    Synonyms:
    confining squeezing

سوال‌های رایج compression

شکل جمع compression چی میشه؟

شکل جمع compression در زبان انگلیسی compressions است.

ارجاع به لغت compression

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «compression» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/compression

لغات نزدیک compression

پیشنهاد بهبود معانی