فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Conch

kɑːŋk kɒntʃ

شکل جمع:

conchs

توضیحات:

همچنین می‌توان از شکل جمع conches به‌ جای conchs استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی غذا و آشپزی صدف حلزونی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

The chef prepared a delicious seafood dish using fresh conch meat.

سرآشپز با استفاده از گوشت صدف حلزونی تازه غذای دریایی خوشمزه‌ای تهیه کرد.

We marveled at the variety of colorful conchs nestled among marine.

از انواع صدف‌های حلزونی رنگارنگ که در میان دریا قرار گرفته بودند، شگفت‌زده شدیم.

noun countable

اهل فلوریدا کیز (عبارتی توهین‌آمیز)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The local shop refused service to the conch customers.

مغازه‌ی محلی از ارائه خدمات به مشتریان اهل فلوریدا کیز خودداری کرد.

The conch decided to move away.

اهل فلوریدا کیز تصمیم گرفت مهاجرت کند.

noun

معماری نیم‌گنبد، نیم‌تاق

Architectural enthusiasts marveled at the beautifully crafted conch in the old church.

علاقه‌مندان به معماری از نیم‌گنبد زیبای ساخته‌شده در کلیسای قدیمی شگفت‌زده شدند.

The grandeur of the conch added a sense of majesty to the architectural design.

عظمت نیم‌تاق بر شکوه طرح معماری آن افزود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت conch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conch

لغات نزدیک conch

پیشنهاد بهبود معانی