فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Corbel

ˈkɔːrbəl ˈkɔːbəl

معنی‌ها

noun verb - transitive

(معماری - سرتیرچوبی یا سنگی یا فلزی که به‌طور معمول به‌شکل بازویی یا رفبند بوده و طاق یا برآمدگی‌های دیوار را بر آن سوار می‌کنند) سرتیر، زیرسقفی، شاه‌تیر نگهدار، زیرحمال، منقاره

noun verb - transitive

(معماری - سرتیرچوبی یا سنگی یا فلزی که به‌طور معمول به‌شکل بازویی یا رفبند بوده و طاق یا برآمدگی‌های دیوار را بر آن سوار می‌کنند) منقاره‌دار کردن، با سر تیر یا زیر سقفی مستحکم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد corbel

  1. noun (architecture) a triangular bracket of brick or stone (usually of slight extent)
    Synonyms:
    truss

ارجاع به لغت corbel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corbel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corbel

لغات نزدیک corbel

پیشنهاد بهبود معانی