فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cosher

ˈkoʊʃər ˈkoʊʃər ˈkəʊʃə ˈkəʊʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive
    (در خانه‌ی مستاجر یا رعیت خود) سور‌چرانی کردن
  • verb - intransitive verb - transitive
    (گاهی با: up) لوس کردن، با ناز و نعمت پروردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت cosher

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cosher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cosher

لغات نزدیک cosher

پیشنهاد بهبود معانی