گذشتهی ساده:
coshedشکل سوم:
coshedسومشخص مفرد:
coshesوجه وصفی حال:
coshingدر انگلیسی آمریکایی بهجای cosh از blackjack استفاده میشود.
انگلیسی بریتانیایی چماق، باتون
The police found a cosh hidden in the suspect's car.
پلیس یک چماق پنهانشده در خودروی مظنون را پیدا کرد.
He carried a cosh for protection during his late-night walks.
او در طول پیادهرویهای شبانهاش یک باتون برای محافظت حمل میکرد.
انگلیسی بریتانیایی با چماق زدن، با باتون زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She quickly coshed the attacker.
او ضارب را بهسرعت با چماق زد.
The thief attempted to cosh the guard during the heist.
دزد در حین دزدی سعی کرد نگهبان را با باتون بزند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cosh» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cosh