فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Court-martial

ˌkɔːrtˈmɑːrʃl̩ ˌkɔːtˈmɑːʃl̩

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive

دردیوان حرب محاکمه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

A court-martial was ordered.

دستور تشکیل دادگاه نظامی داده شد.

They court-martialled the deserters.

سربازان فراری را محاکمه نظامی کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد court-martial

  1. noun military tribunal
    Synonyms:
    military court military trial

ارجاع به لغت court-martial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «court-martial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/court-martial

لغات نزدیک court-martial

پیشنهاد بهبود معانی