فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cowrie

ˈkaʊri ˈkaʊri

توضیحات:

همچنین cowry نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار cowrie رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی سپیدمهره (نوعی حلزون‌) (از صدف آن در گذشته در برخی مناطق به‌عنوان پول استفاده می‌شد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The little girl collected a handful of cowrie shells.

آن دخترک یک مشت صدف سپیدمهره را جمع کرد.

The beach was littered with cowry shells.

ساحل پر از صدف‌های سپیدمهره بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cowrie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cowrie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cowrie

لغات نزدیک cowrie

پیشنهاد بهبود معانی