فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cowrie

ˈkaʊri ˈkaʊri
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین cowry نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار cowrie رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جانورشناسی سپیدمهره (نوعی حلزون‌) (از صدف آن در گذشته در برخی مناطق به‌عنوان پول استفاده می‌شد)
    • - The little girl collected a handful of cowrie shells.
    • - آن دخترک یک مشت صدف سپیدمهره را جمع کرد.
    • - The beach was littered with cowry shells.
    • - ساحل پر از صدف‌های سپیدمهره بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت cowrie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cowrie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cowrie

لغات نزدیک cowrie

پیشنهاد بهبود معانی