فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cox

kɑːks kɒks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adverb
    (مخفف کلمه coxswain )، احمق، بی‌فکر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cox

  1. noun Either of two related enzymes that control the production of prostaglandins and are blocked by aspirin
    Synonyms: cyclooxygenase
  2. noun The helmsman of a ship's boat or a racing crew
    Synonyms: coxswain

ارجاع به لغت cox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cox

لغات نزدیک cox

پیشنهاد بهبود معانی