فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Creamer

ˈkriːmər ˈkriːmə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خامه‌گیر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد creamer

  1. noun A small pitcher for serving cream
    Synonyms: cream pitcher

ارجاع به لغت creamer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creamer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/creamer

لغات نزدیک creamer

پیشنهاد بهبود معانی