فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Create Problems

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

ایجاد مشکل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

His behavior is creating problems for the team.

رفتار او برای تیم مشکل ایجاد می‌کند.

The lack of communication created many problems.

فقدان ارتباط مشکلات زیادی ایجاد کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت create problems

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «create problems» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/create-problems

لغات نزدیک create problems

پیشنهاد بهبود معانی