فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cross-town

American: ˈkrɒˌstɑːwn British: ˈkrɒˌstɑːwn

معنی و نمونه‌جمله

adjective

وابسته به سرتاسر شهر، سراسری، میان شهری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

a cross-town bus

اتوبوس سراسری شهر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cross-town

  1. adjective going or extending across a town or city
    Synonyms:
    crosstown

ارجاع به لغت cross-town

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cross-town» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cross-town

لغات نزدیک cross-town

پیشنهاد بهبود معانی