فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cross-town

American: ˈkrɒˌstɑːwn British: ˈkrɒˌstɑːwn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    وابسته به سرتاسر شهر، سراسری، میان شهری
    • - a cross-town bus
    • - اتوبوس سراسری شهر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cross-town

  1. adjective Going or extending across a town or city
    Synonyms: crosstown

ارجاع به لغت cross-town

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cross-town» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cross-town

لغات نزدیک cross-town

پیشنهاد بهبود معانی