فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cross-reference

ˌkrɑːsˈrefərəns ˌkrɒsˈrefrəns
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: cross reference

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    ارجاع متقابل
    • - The book included a helpful cross-reference that directed readers to related topics.
    • - در این کتاب ارجاع متقابل مفیدی آمده بود که خوانندگان را به موضوعات مرتبط هدایت می‌کرد.
    • - The student used a cross reference to find the page number for the specific information in the textbook.
    • - دانشجو برای یافتن شماره‌ی صفحه به منظور کسب اطلاعات خاص در کتاب درسی از ارجاع متقابل استفاده کرد.
  • verb - transitive
    ارجاع دادن (کتاب و نوشته و غیره)
    • - The researcher cross-referenced multiple sources to confirm the accuracy of the data.
    • - محقق برای تایید صحت داده‌ها به چندین منبع ارجاع داد.
    • - I always cross-reference multiple sources before including information in my research paper.
    • - همیشه پیش از گنجاندن اطلاعات در مقاله‌ی تحقیقاتی‌ام به چندین منبع ارجاع می‌دهم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cross-reference

  1. noun A reference at one place in a work to information at another place in the same work
    Synonyms: cross-index

ارجاع به لغت cross-reference

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cross-reference» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cross-reference

لغات نزدیک cross-reference

پیشنهاد بهبود معانی