آخرین به‌روزرسانی:

Croupy

ˈkruːpi ˈkruːpi

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

پزشکی مربوط به خروسک، مربوط به کروپ

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The croupy symptoms indicated that the illness was more than just a common cold.

علائم خروسک نشان داد که این بیماری چیزی بیش از یک سرماخوردگی معمولی است.

The weather was chilly, making her croupy symptoms worse.

هوا سرد بود و علائم کروپ او را بدتر می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده croupy

  • adjective
    croupy

ارجاع به لغت croupy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «croupy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/croupy

لغات نزدیک croupy

پیشنهاد بهبود معانی