فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Croup

kruːp kruːp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    پزشکی خروسک (التهاب حنجره و نای و نایژه‌های اصلی در کودکان)
    • - The child's loud cough is a common symptom of croup.
    • - سرفه‌ی بلند کودک از علائم شایع خروسک است.
    • - Croup is most common in children between the ages of six months and three years.
    • - خروسک بیشتر در کودکان بین شش ماه تا سه سال شایع است.
  • noun
    جانورشناسی دمگاه (چهارپا)
    • - The veterinarian examined the croup of the horse.
    • - دامپزشک دمگاه اسب را معاینه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد croup

  1. noun A disease of infants and young children; harsh coughing and hoarseness and fever and difficult breathing
    Synonyms: spasmodic laryngitis
  2. noun The part of an animal that corresponds to the human buttocks
    Synonyms: hindquarters, croupe, rump

ارجاع به لغت croup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «croup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/croup

لغات نزدیک croup

پیشنهاد بهبود معانی