فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Croup

kruːp kruːp

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پزشکی خروسک (التهاب حنجره و نای و نایژه‌های اصلی در کودکان)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

The child's loud cough is a common symptom of croup.

سرفه‌ی بلند کودک از علائم شایع خروسک است.

Croup is most common in children between the ages of six months and three years.

خروسک بیشتر در کودکان بین شش ماه تا سه سال شایع است.

noun countable uncountable

جانورشناسی دمگاه (چهارپا) (بخشی از پشت خلفی، یعنی پشت کمر و جلوی دم)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The veterinarian examined the croup of the horse.

دام‌پزشک دمگاه اسب را معاینه کرد.

The horse's croup was well-muscled and strong.

دمگاه اسب عضلانی و قوی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد croup

  1. noun a disease of infants and young children; harsh coughing and hoarseness and fever and difficult breathing
    Synonyms:
    spasmodic laryngitis
  1. noun the part of an animal that corresponds to the human buttocks
    Synonyms:
    rump hindquarters croupe

لغات هم‌خانواده croup

  • noun
    croup

ارجاع به لغت croup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «croup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/croup

لغات نزدیک croup

پیشنهاد بهبود معانی