امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Decapitation

dɪˌkæpəˈteɪʃn̩ dɪˌkæpɪˈteɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    decapitations

معنی

noun
سر بریدن، گردن‌زنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد decapitation

  1. noun Killing by cutting off the head
    Synonyms:
    beheading capital-punishment the block the ax

ارجاع به لغت decapitation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decapitation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decapitation

لغات نزدیک decapitation

پیشنهاد بهبود معانی