زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Decretal

American: dɪˈkriːtl British: dɪˈkriːtəl

معنی decretal

adjective noun

وابسته به فرمان، فرمانی، حکمی، دستوری، فتوایی

adjective noun

فتوا، فرمان، دستور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective noun

(کلیسای کاتولیک) فتوای پاپ اعظم

adjective noun

(جمع) مجموعه‌ی دستورات و فتاوی پاپ

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت decretal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decretal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decretal

لغات نزدیک decretal

پیشنهاد بهبود معانی