با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Decrescendo

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural adjective adverb
    (دستور نواختن موسیقی) به‌تدریج از بلندی صدا بکاهید

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun plural adjective adverb
    (قطعه‌ی موسیقی که به‌تدریج با صدای کمتر اجرا شود) کاهنده آوا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد decrescendo

    1. noun (music) a gradual decrease in loudness
      Synonyms: diminuendo, half-heard, soft-sounding
    2. adjective Gradually decreasing in volume
      Synonyms: diminuendo, faint-voiced, soft-voiced, subaudible, weak-voiced
    3. verb Grow quieter
      Antonyms: crescendo
    4. adverb
      Synonyms: decreasingly, diminishingly

    ارجاع به لغت decrescendo

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «decrescendo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decrescendo

    لغات نزدیک decrescendo

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند