فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Dentures
ˈden·tʃərz
British:
ˈdentʃəz
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
plural
دندان مصنوعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a set of dentures
یک دست دندان مصنوعی
Did you know they're making dentures for sheep these days?
آیا می‌دانستی این روزها برای گوسفندان هم دندان مصنوعی می‌سازند؟
مترادف و متضاد dentures
-
noun false teethSynonyms:set of teeth dental plate artificial teeth choppers bridge partial implants
ارجاع به لغت dentures
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «dentures» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dentures
لغات نزدیک dentures
- - dentulous
- - denture
- - dentures
- - denuclearize
- - denudation