علاقه مند شدن به، خوش آمدن از
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She developed a taste for classical music.
او به موسیقی کلاسیک علاقه مند شد.
At first I didn't like olives, but I've developed a taste for them.
در ابتدا از زیتون خوشم نمی آمد، اما [کم کم] به آن علاقه مند شدم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «develop a taste for» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/develop-a-taste-for