امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Egg Timer

ˈeɡ taɪmər ˈeɡ taɪmə(r)
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
تایمر تخم‌مرغ، وسیله‌ای برای اندازه‌گیری زمان جوشاندن تخم مرغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- There is no egg timer in my kitchen.
- در آشپزخانه من تایمر تخم‌مرغ وجود ندارد.
- I do not use an egg timer to boil eggs.
- من برای جوشاندن تخم مرغ از تایمر تخم مرغ استفاده نمیکنم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت egg timer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «egg timer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/egg-timer

لغات نزدیک egg timer

پیشنهاد بهبود معانی