آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Emf

ˌiː em ˈef ˌiː em ˈef

معنی emf

abbreviation

(مخفف) (برق و الکترونیک) electromotive force نیروی محرکه برق، نیروی محرکه ی الکتریکی

abbreviation

(مخفف) electromagnetic field میدان های الکترومغناطیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد emf

  1. noun the rate at which energy is drawn from a source that produces a flow of electricity in a circuit; expressed in volts

ارجاع به لغت emf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emf

لغات نزدیک emf

پیشنهاد بهبود معانی