آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Emulsion

ɪˈmʌlʃn ɪˈmʌlʃn

معنی emulsion

noun

شیرابه، تعلیق جسمی به‌صورت ذرات ریز و پایدار درمحلولی (مانند ذرات چربی در شیر)، ذرات چربی در آب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد emulsion

  1. noun a light-sensitive coating on paper or film; consists of fine grains of silver bromide suspended in a gelatin
    Synonyms:
    photographic emulsion
  1. noun A suspension of tiny droplets of one liquid in a second liquid. By making an emulsion, one can mix two liquids that ordinarily do not mix well, such as oil and water.
    Synonyms:

ارجاع به لغت emulsion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emulsion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emulsion

لغات نزدیک emulsion

پیشنهاد بهبود معانی