با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Emulsifier

ɪˈmʌlsəfaɪər ɪˈmʌlsəfaɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(ماده‌ی) امولسیون‌، نامیزه (نوعی کلوئید مایع در مایع که در آن قطره‌های ریز یک مایع در مایعی دیگر بی‌آنکه در یکدیگر حل شوند، پراکنده‌ هستند.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- An emulsifier helps blend oil and water in salad dressings.
- نامیزه به ترکیب روغن و آب در سس‌های سالاد کمک می‌کند.
- The package listed an emulsifier among its ingredients.
- در بسته‌بندی، امولسیون‌ در میان مواد تشکیل‌دهنده‌ی آن ذکر شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت emulsifier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emulsifier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/emulsifier

لغات نزدیک emulsifier

پیشنهاد بهبود معانی