(مادهی) امولسیون، نامیزه (نوعی کلوئید مایع در مایع که در آن قطرههای ریز یک مایع در مایعی دیگر بیآنکه در یکدیگر حل شوند، پراکنده هستند.)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
An emulsifier helps blend oil and water in salad dressings.
نامیزه به ترکیب روغن و آب در سسهای سالاد کمک میکند.
The package listed an emulsifier among its ingredients.
در بستهبندی، امولسیون در میان مواد تشکیلدهندهی آن ذکر شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «emulsifier» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emulsifier