فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Ensilage

ˈensɪlɪdʒ ˈensɪlɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    عمل انبارکردن (علیق یا غله در سیلو یا گودال بی‌هوایی که آن را تازه نگاه دارد) علیق یا غله‌ای که بدین‌ترتیب نگاه‌داشته شود
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت ensilage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ensilage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ensilage

لغات نزدیک ensilage

پیشنهاد بهبود معانی