با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Eunuch

ˈjuːnək ˈjuːnək
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خواجه، خصی، اخته، خواجه حرمسرا، خنثی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد eunuch

  1. noun A man who has been castrated and is incapable of reproduction
    Synonyms: castrate

ارجاع به لغت eunuch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eunuch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eunuch

لغات نزدیک eunuch

پیشنهاد بهبود معانی