تجربه کردنِ یک سقوط، افت را تجربه کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company experienced a fall in profits.
شرکت کاهش سود را تجربه کرد.
He experienced a fall from grace after the scandal.
او بعد از رسوایی، سقوط از جایگاه [اجتماعی/محبوبیت] را تجربه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «experience a fall» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/experience-a-fall