آخرین به‌روزرسانی:

Extramarital

ˌekstrəˈmærətl ˌekstrəˈmærətl

معنی و نمونه‌جمله

adjective

( adulterous =) خارج ازدواجی، زناکارانه، زانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

an extramarital affair

ماجرای عشقی با شخص ثالث (با غیر همسر)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extramarital

  1. adjective characterized by adultery
    Synonyms:
    adulterous extracurricular

ارجاع به لغت extramarital

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extramarital» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extramarital

لغات نزدیک extramarital

پیشنهاد بهبود معانی