آخرین به‌روزرسانی:

Extramarital

ˌekstrəˈmærətl ˌekstrəˈmærətl

معنی و نمونه‌جمله

adjective

( adulterous =) خارج ازدواجی، زناکارانه، زانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

an extramarital affair

ماجرای عشقی با شخص ثالث (با غیر همسر)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extramarital

  1. adjective characterized by adultery
    Synonyms:
    adulterous extracurricular

ارجاع به لغت extramarital

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extramarital» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extramarital

لغات نزدیک extramarital

پیشنهاد بهبود معانی