Extracurricular

ˌekstrəkəˈrɪkjələr ˌekstrəkəˈrɪkjələ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
فعالیت‌های فوق‌برنامه‌ای دانش‌آموز (مانند ورزش)، فوق‌برنامه‌‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- extracurricular activities
- فعالیت‌های فوق‌برنامه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extracurricular

  1. adjective characterized by adultery
    Synonyms:
    adulterous extramarital

ارجاع به لغت extracurricular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extracurricular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extracurricular

لغات نزدیک extracurricular

پیشنهاد بهبود معانی