امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fasciculate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
کوفکی، کوفک‌دار، خوشه‌ای، خوشکی، خوشک‌دار، کلاله‌ای، کراسه‌ای، کلافه‌مانند (fasciculated و fascicular هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fasciculate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fasciculate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fasciculate

لغات نزدیک fasciculate

پیشنهاد بهبود معانی