شکل نوشتاری دیگر این لغت: fault-finder
عیبجو، خردهگیر، ایرادگیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
John is a faultfinder and always finds a flaw in everything.
جان عیبجو است و همیشه در همه چیز عیب پیدا میکند.
The fault-finder in the group was quick to criticize every mistake made by others.
ایرادگیر در گروه بهسرعت از هر اشتباهی که دیگران مرتکب میشدند، انتقاد میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «faultfinder» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/faultfinder