فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fish And Chips

ˈfɪʃəndˈt͡ʃɪps fɪʃəndt͡ʃɪps

توضیحات:

این عبارت به شکل fish-and-chips نیز نوشته می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun phrase uncountable

فیش‌اَندچیپس، خوراک ماهی و سیب‌زمینی سرخ‌کرده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I ordered fish and chips for dinner last night.

دیشب برای شام، خوراک ماهی و سیب‌زمینی سرخ‌کرده سفارش دادم.

Fish and chips is a classic British dish loved by many people.

فیش‌اَندچیپس یک غذای کلاسیک بریتانیایی است که موردعلاقه‌ی بسیاری از مردم است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She enjoys eating fish and chips by the seaside.

او از خوردن خوراک ماهی و سیب‌زمینی سرخ‌کرده در کنار دریا لذت می برد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fish and chips

  1. noun phrase a dish of fried fish fillets served with chips

ارجاع به لغت fish and chips

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fish and chips» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fish-and-chips

لغات نزدیک fish and chips

پیشنهاد بهبود معانی