آخرین به‌روزرسانی:

Flora

ˈflɔːrə ˈflɔːrə

شکل جمع:

floras

توضیحات:

همچنین در حالت جمع می‌توان از florae به‌جای floras استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

زیست‌شناسی گیاگان، گیا، حیات گیاهی، فلور، فلورا (مجموعه‌ای از گونه‌های گیاهی هستند که در یک منطقه‌ی جغرافیایی و در دوره‌ای معین زیست می‌کنند.)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

flora and fauna

گیا و جانوران

the flora of Africa

گونه‌های گیاگان آفریقا

noun uncountable

زیست‌شناسی گیاگان (گاهی باکتری‌ها و قارچ‌ها نیز به‌عنوان گیاگان شناخته می‌شوند.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

A balanced flora can enhance the immune system.

گیاگان متعادل می‌تواند سیستم ایمنی را تقویت کند.

The animal's flora plays a crucial role in its digestion.

گیاگان جانور نقش مهمی در هضم آن دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flora

  1. noun vegetable life
    Synonyms:
    vegetation plants verdure

ارجاع به لغت flora

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flora» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flora

لغات نزدیک flora

پیشنهاد بهبود معانی