با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Flora

ˈflɔːrə ˈflɔːrə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    کلیه گیاهان یک سرزمین، گیاه‌نامه، الهه گل، گیا
    • - the flora of Africa
    • - گونه‌های گیاهی افریقا
    • - flora and fauna
    • - گیا و زیا
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد flora

  1. noun vegetable life
    Synonyms: verdure, plants, vegetation

ارجاع به لغت flora

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flora» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flora

لغات نزدیک flora

پیشنهاد بهبود معانی