فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Food Miles
معنی و نمونه‌جمله‌ها
collocation
مسافت حمل غذا (از مبدا تا مصرف کننده)
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Buying local produce reduces food miles.
خرید محصولات محلی مسافت حمل غذا را کاهش می‌دهد.
Consumers are becoming more aware of food miles and their environmental impact.
مصرف‌کنندگان بیشتر به مسافت حمل غذا و تأثیرات زیست‌محیطی آن آگاه می‌شوند.
ارجاع به لغت food miles
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «food miles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/food-miles
لغات نزدیک food miles
- - food court
- - food cycle
- - food miles
- - food poisoning
- - food processor