Forgiven

American: fərˈɡɪvn̩ British: fəˈɡɪvn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    forgave
  • سوم‌شخص مفرد:

    forgives
  • وجه وصفی حال:

    forgiving

معنی

B1
قسمت سوم فعل Forgive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forgiven

  1. adjective excused
    Synonyms: reinstated, taken back, welcomed home, pardoned

ارجاع به لغت forgiven

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forgiven» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forgiven

لغات نزدیک forgiven

پیشنهاد بهبود معانی