امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Forklift

ˈfɔːrˌklɪft ˈfɔːˌklɪft
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    forklifts

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین، جراثقال چنگک‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a forklift truck
- کامیون بار بردار (با چنگک)، کامیون چنگکی
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت forklift

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forklift» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forklift

لغات نزدیک forklift

پیشنهاد بهبود معانی