Forsworn

    American: ˌfɔːrˈswɔːrn British: fɔːˈswɔːn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adverb
    سوگند دروغ یاد کرده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد forsworn

    1. adjective marked by lying under oath
      Synonyms:
      perjured perjurious
    1. verb formally reject or disavow a formerly held belief, usually under pressure
      Synonyms:
      rejected denied renounced retracted repudiated disavowed abandoned resigned surrendered relinquished waived recanted yielded ceded abdicated rendered gainsaid abjured quitclaimed
      Antonyms:
      reverted
    1. verb to make untrue declarations
      Synonyms:
      lied fibbed falsified prevaricated

    ارجاع به لغت forsworn

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «forsworn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forsworn

    لغات نزدیک forsworn

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه