فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Free Trade

ˈfriːˈtreɪd friːtreɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد free trade

  1. noun fair trade
    Synonyms: balance of trade, capitalism, managed prices, multilateral trade, noninvolvement, open market, reciprocal trade

ارجاع به لغت free trade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «free trade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/free-trade

لغات نزدیک free trade

پیشنهاد بهبود معانی