آخرین به‌روزرسانی:

Free Up Time

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

وقت آزاد کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I need to free up some time this weekend to finish the project.

من باید این آخر هفته وقت آزاد کنم تا پروژه را تمام کنم.

Delegating tasks can help you free up time for more important work.

واگذاری وظایف می‌تواند به شما کمک کند تا برای کارهای مهم‌تر وقت آزاد کنید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت free up time

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «free up time» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/free-up-time

لغات نزدیک free up time

پیشنهاد بهبود معانی