Freebase

ˈfriːbeɪs ˈfriːbeɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive
کوکائین خالص، کوکائین متمرکز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun verb - transitive verb - intransitive
کوکائین خالص ساختن (free-base و free base هم می‌نویسند)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت freebase

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freebase» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/freebase

لغات نزدیک freebase

پیشنهاد بهبود معانی