شکل جمع:
freebiesبهصورتِ freebee نیز نوشته میشود.
(چیزی که بدون نیاز به پرداخت هزینه داده میشود بهویژه بهعنوان راهی بهمنظورِ جلب حمایت یا تبلیغات) مفت و مجانی، مفتکی، رایگان، اشانتیون
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I got this CD as a freebie for buying a receiver.
این سیدی را بهصورت رایگان برای خرید رسیور گرفتم.
The journalists were all given a freebie lunch.
به تمام روزنامهنگاران غذای رایگان داده بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «freebie» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/freebie-or-freebee